سلام عزیزم .

پیج اینستاگرامت را که نگاه  می کنم میبینم حالت خیلی خوب و  سر حاله

خداروشکر که خوبی 

کنسرت میری ،شادی ،بهت خوش میگذره حالت خوبه...

حال تو خوبه ولی حال کسی که من باشم خوب نیست

با دیدن تک تک پست های پیجت حالم گرفته . وقتی میام قلبم تند تند میزنه مبادا دوباره قفلش کرده باشی یا ادرس عوض کرده باشی یا ...

به خودم میگم چرا اخه ؟ چرا میری پیجش که اینجوری بشی ؟ چرا میری حالت بد بشه ؟؟اینا رو عقلم می گه ها

ولی قلبم ولی دلم این حرفا رو نمیزنه .قلب و دلم بهم میگن برو ببین برو با دیدن پست هاش خوش باش برو با پیجش زندگی کن .دله دیگه حالیش نمیشه 

روزی که عاشقت شدم ای کاش ای کاش ای کاش عقلم مثل الان کار میکرد  و بهم تذکر میداد ولی ...

روزای سختی رو میگذرونم 

دیشب خواب دیدم . خوابم مربوط به تو بود .کامل یادم نیست ولی صحنه های که دیدم تو خواب همون صحنه هایی بود که پیش تو بودم و همون جاهای که با هم رفتیم . اره تو بودی ! تو 

خوابم خیلی خوب بود خوش بود کنار تو بودم و عاشقی میکردیم از خواب دیشبم راضی هستم چون تو در کنارم بودی و لبخند میزدیم .مثل خواب های قبلیم نبود که همش بد بود .دیشب خوب بود 

با اینکه مدت هاست دیگه پیشم نیستی و منو یادت نیست ولی من به یادت هستم و خوابت میبینم .نمیدونم چرا هنوز خوابت را میبینم نمیدونم .

مهدی احمدوند شعر قشنگی خوند .گفت میگن هیچ عشقی تو دنیا مثل عشق اولین نیست . میگذره یه عمری اما از خیالت رفتنی نیست .داغ عشق هیشکی مثل اون که پس می زنتت نیست .

چی بگم ؟ تو حالت خوب و خوش من حالم بد و داغون .

هر چی غم و غصه  و بود نصیب من شد ...هر چی گریه های یواشکی بود برای من نوشته شد .هر چی ...تف به این زندگی 

تو خوشی . خوش باش عشقم 

من مهم نبودم.